دنیای رویای L o V e







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





لطیفه های کوتاه (جوکهای با حال)

 
بابا ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
22 ارديبهشت 1390 ساعت 21:37

به غضنفر ميگن: دوست داري بابات بميره ارثش به تو برسه؟
ميگه: نه، دوست دارم بکشنش تا ديه هم بگيرم!

 
دگرگوني ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
22 ارديبهشت 1390 ساعت 21:36

از يارو مي پرسن "دگرگوني" يعني چي؟ ميگه يعني اين گوني نه ، يک گوني ديگه!

 
جمله بساز! ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
18 ارديبهشت 1390 ساعت 21:54

به یکی می گن با مخابرات جمله بساز!  میگه: مخا برات برقصم!

 
پوستر ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
18 ارديبهشت 1390 ساعت 21:52

یارو میره تو یه کتابفروشی …. میگه: وولک پوستر مو رو داری ؟  کتابفروش میگه: نه! طرف می گه: وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!

 
قفل ماشین ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
11 ارديبهشت 1390 ساعت 20:24

یارو ماشینش قفل میشه.

بنده خدا میره میگرده دوساعت سه ساعت بعد یک قفل ساز پیدا می کنه میاره بعد به زن و بچش با کمال شرمندگی میگه:تا من رفتم و برگشتم تو ماشین حوصلتون که سر نرفت؟

 
ناراحتی ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
10 ارديبهشت 1390 ساعت 22:42

وقتی کسی ناراحتت می کنه 42 تا ماهیچه استفاده میشه تا اخم کنی! اما فقط 4 تا ماهیچه لازمه که دستت رو دراز کنی و بزنی پس کلش!

 
نخست وزیر ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
02 ارديبهشت 1390 ساعت 15:44

از یارو می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟ می گه :First And Under !!!

 
جشنواره ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
02 ارديبهشت 1390 ساعت 15:40

جشنواره فيلمهاي ايرانسل: من ترانه ديگه شارژ ندارم، در جستجوي آنتن، چند ميگيري اس.ام.اس ندي؟؛ شبا آنتن نميده آيدا

 
صرفه جويي ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
02 ارديبهشت 1390 ساعت 15:39

شرکت گاز از مشترکين تلفن همراه درخواست کرد ازفرستادن SMSهاي خنک جدأ خودداري کنند، تا در مصرف گاز صرفه جويي شود!

 
التماس ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
31 فروردين 1390 ساعت 14:45

التماس غضنفر به عابر بانک : غلط کردم، پول نمیخوام فقط گواهى نامه ام رو پس بده

 
کلید اسرار! ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
16 فروردين 1390 ساعت 16:16

یارو میره کمیته امداد، هیچی بهش نمیدن،میگه: واگذارتون کردم به کلید اسرار! (مزخرف ترین سریال دنیا)

 
مختار ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
08 فروردين 1390 ساعت 11:54

یارو می ره کوفه ضریح مختار را می گیره و می گه دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی!

 
غضنفر به پيك نيك ميرود ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
08 فروردين 1390 ساعت 11:02

غضنفر با زنش میرن پیك نیك. زنش میگه: بشینیم زیر اون درخت. غضنفر میگه نه! همین وسط جاده امن‌تره! زود پتو رو بنداز!
زنش میگه: آخه اینجا ماشین میزنه بهمون! ولی غضنفر با اصرار وسط جاده پتو رو پهن می‌کنه و دو نفری می‌شینند وسط جاده!
بعد از مدتی یه كامیون میاد طرفشون هر چی بوق میزنه، اونا از جاشون تكان نمیخورن، كامیونه هم فرمونو میپیچونه میره تو درخت. غضنفر به زنش میگه: دیدی گفتم وسط جاده امن‌تر! اگه زیر اون درخت بودیم الان هر دومون مرده بودیم!

 
شکار ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
08 فروردين 1390 ساعت 10:59

یه روز یه خالی بند میرسه به اون یکی میگه: رفتم شکار هفت تا خرگوش گرفتم پنج تا آهو و سه تا شیر
یارو گفت فقط همین!
گفت: مگه با یه تیر بیشتر از اینم میشه زد!
یارو گفت: اوه تازه تفنگم داشتی

ادامه مطلب...
 
شانس ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
28 اسفند 1389 ساعت 03:14

یارو 1000 تومنی پیدا میکنه میبینه وسطش سوراخه میگه بخشکی شانس وسطش گوشه نداره!

 
پشه ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
28 اسفند 1389 ساعت 03:13

غضنفر روشنفکر میشه پشه ها دور سرش جمع میشن

 
یکی بپز ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
18 اسفند 1389 ساعت 16:25

اصفهانیه صبح از خواب پا میشه به زنش میگه: خانوم دوتا تخم مرغ بپز من میرم بالا پشت بوم این آنتنو درست کنم. میره بالا پشتبوم پاش لیز میخوره
میُفته پایین. وسط راه که داشته میافتاده داد میزنه: خانوم یکی بپز ... یکی بپز!

 
شیر خوردن ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
14 اسفند 1389 ساعت 16:46

یه روز یه مرده ای می میره از پسرش می پرسن که چی شد پدرت مرد؟

پسر می گه:شیر خورد مرد

بهش می گن یعنی چه؟ چطوری؟

میگه داشت شیر می خورد گاوه نشست

 
حركت ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
09 اسفند 1389 ساعت 21:48

یارو جلوی دختره ميخوره زمين , ميگه حركتو داشتي ؟!

 
رگ به رگ ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
09 اسفند 1389 ساعت 21:46

یارو سر كنكور يه كم فكر ميكنه مغزش رگ به رگ ميشه....

 
مسابقه اسب‌دواني ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
09 اسفند 1389 ساعت 21:40

در مسابقه اسب‌دواني یه نفر صد هزار دلار روي اسب شماره 28 شرط‏بندي كرد و اتفاقا برنده 500 هزار دلار شد.
مسئول برگزاري مسابقه از او پرسيد: چطور اين همه پول رو روي اسب شماره‌ 28 شرط‏بندي كردي؟
گفت: ديشب خواب ديدم كه دائما جلوي چشمم يك عدد 6 و يك عدد 8 مي‏آد.
مسئول برگزاري پرسيد: 6 و 8 چه ربطي به 28 داره؟
یارو گفت: مگه شيش هشت تا 28 تا نمي‏شه؟

 
مواد ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
09 اسفند 1389 ساعت 21:36

یارو ده هزار تومن تو جيبش بوده مي‌خواسته بره مواد بگيره. تو راه نيرو انتظامي رو ميبينه، یواشکی پولا رو پرت ميكنه تو جوب!

 
توله سگ ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
05 اسفند 1389 ساعت 10:50

به يه مرده مي گن: با توله سگ جمله بساز؟ مي گه : طول سگ ضرب در عرض سگ، مساوي است با مساحت سگ!

 
سوال ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
03 اسفند 1389 ساعت 23:34

يارو رو مي‌برن زير سوال، له ميشه!

 
سي دي ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
03 اسفند 1389 ساعت 23:31

به يارو ميگن با سي دي جمله بساز ميگه خونتو خراب كردم. ميگن پس سي ديش کو ميگه سي ديشو فردا ميارم ببيني!

 
آشغال ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
03 اسفند 1389 ساعت 23:30

يارو آشغال ميره تو چشماش سره ساعت 9 ميشينه دم در!

 
پرتغال ارسال به دوست
لطیفه های کوتاه
03 اسفند 1389 ساعت 23:29

يارو پرتغال پوست ميکنده خدا خدا ميکرده توش موز باشه!

 
آتش نشان نظرات شما عزیزان:

[+] نوشته شده توسط بهشاد در 21:12 | |